خواستنی‎ترین لحظه است

آن‎روز که در میانِ به‎قول فروغ، شکفتن‎ها و رستن‎ها، تو آمدی

عینیتی تازه و بی‎بدیل از تمام‎ زیبایی‎ها

که زیبایی ورای‎تو، پوچ است و تهی

و زمان که بی‎تو، سمفونی‎مرگ و یاس‎ابدی می‎شود برایم.

با تو هستم!

با گیسوان پرکلاغی‎ات که رها از کلاهی لبه‎بلند، به‎روحم بند می‎کشند.

خنده‎هایت که سمفونی‎ای‎ناب از جنس‎زندگی است برایم.

و چشم‎هایت؛ افسون‎گر و اما افسوسی‎پنهان از جنس‎دردهایت.

نه! نمی‎توانم و نمی‎خواهم دردهایت را. 

بهترین‎ها را می‎خواهم از معبودم برایت؛ چون عمیقا باور دارم شایسته‎ی بهترین‎هایی

حرارت نگاهت و شور لبخندت و تندرسی‎ات بی‎انتها

و بودنت‎برایم جاودانه. حتا در نبودنت.

میم مثل تو و میلادت

تو ,  ,برایم ,دردهایت ,بهترین‎ها ,معبودم ,و نمی‎خواهم ,نمی‎خواهم دردهایت ,نمی‎توانم و ,نه نمی‎توانم ,جنس‎دردهایت نه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خلاصه پی دی اف nazareman قهوه تلخ moonaaa Nika Language School The petals of my memories یاس سفید فروش اينترنتي ابزار آلات کاوشگران اسرار ایران باستان